|
|
نوشته شده در جمعه 24 آذر 1391
بازدید : 2516
نویسنده : علی اکبری
|
|
سال 2007 م. خبري عجيب روي تلکسهاي خبري قرار گرفت. در اين خبر آمده بود، که مجموعة پيشگوييهايي «نوستر آداموس»، پيشگوي معروف، در کتابخانة «رم» کشف شده است. طيّ پانصد سال گذشته، اين کتاب در کتابخانة رم وجود داشته و مسئولان کتابخانه از وجود آن بيخبر بودهاند و به طور اتّفاقي در آن سال اين نسخة منحصر به فرد کشف شده است؛ گويا نگهداري کتب در آن کتابخانه، همانند کشاورزي در مزرعه است که با زير و رو کردن خاک براي کاشتن گياهان هر از چندگاهي چيزي هم کشف ميشود.
سيزدهم نوامبر سال 2009 م. فيلمي به کارگرداني رولند امريچ در «آمريکا» به نمايش در آمد که نظر بسياري را جلب نمود و مدّتي بعد اين فيلم در دسترس مخاطبان ديگر کشورهاي جهان و از جمله ايرانيان قرار گرفت؛ فيلمي که به نحوي، زماني نه چندان دور را وقت پايان جهان معرفي ميکرد. 2012 يکي از گرانترين فيلمهاي سال گذشتة هاليوود بود که با هزينهاي 200 ميليون دلاري تهيّه و توليد شد. در لابه لاي آمارها، فيلم «آواتار» را ميتوان مشاهده کرد كه با رقم 240 ميليون دلار در رتبة قبل از 2012 قرار دارد.
معمولاً فيلمهاي هاليوود بخش عمدة درآمد ناشي از اکران خود را در کشور آمريکا به دست ميآورند؛ براي نمونه فيلم آواتار تنها در آمريکا 800 ميليون دلار به فروش رفت. يکي از نکات جالبي که دربارة فيلم 2012 ميتوان طرح کرد، اين است که، فيلم ياد شده پس از اکران با اقبال عمومي مردم آمريکا مواجه نشد و نتوانست بيش از 166 ميليون دلار فروش داشته باشد و اگر 600 ميليون دلار فروش در ديگر کشورها و به خصوص «چين» و کشورهاي «آسياي شرقي» نبود، فيلمي زيانده و نه سودآور به شمار ميآمد.
شعار تبليغي ويژة اين فيلم براي مخاطبان اين بود:
به ما اخطار دادهاند! (We Were Warned)
در اين نوشتار به دنبال نقد محتوايي فيلم ياد شده نيستيم و تنها برآنيم از پروژهاي پردهبرداري کنيم که چند سالي است در رأس برنامههاي غرب قرار گرفته و نمايش فيلم 2012 يکي از جزييترين و ضعيفترين ابعاد و اجزاي آن است.
فيلم 2012 را ميتوان نمايي تازه از داستان «کشتي نوح» دانست که در وقت سيل فراگير جهاني، تنها کساني که بر آن سوار شدهاند، نجات مييابند. به مدّت 100 روز اين فيلم در 3400 سينما به طور همزمان در سراسر آمريکا به نمايش درآمد که در واقع، قطعهاي ديگر از پازلي بود که از سال 2001م. چيدن آن شروع شده بود. فيلم «آگاهي» (Knowing) را که اندکي پيش از اين فيلم به اکران در آمد نيز، جزيي ديگر از اين پازل ميتوان شناسايي كرد. در آن فيلم هم با مجموعهاي از تحوّلات خورشيدي و اشعههاي کيهاني كه قرار است در پايان دوران زمين نابود گردد، روبهرو ميشويم. اين اتّفاق را کسي پيشگويي ميکند و تنها عدّهاي خاص ميتوانند براي عصر تازة زندگي و پس از پايان دوران، نجات يافته و به زمين بهشت شده، باز گردند. شعار مورد استفادة اين فيلم نيز بسيار جالب توجّه است:
دانستن، همه چيز است. (Knowing is everything).
مقدّمات پروژة 2012
سال 2007 م. خبري عجيب روي تلکسهاي خبري قرار گرفت. در اين خبر آمده بود، که مجموعة پيشگوييهايي «نوستر آداموس»، پيشگوي معروف، در کتابخانة «رم» کشف شده است. طيّ پانصد سال گذشته، اين کتاب در کتابخانة رم وجود داشته و مسئولان کتابخانه از وجود آن بيخبر بودهاند و به طور اتّفاقي در آن سال اين نسخة منحصر به فرد کشف شده است؛ گويا نگهداري کتب در آن کتابخانه، همانند کشاورزي در مزرعه است که با زير و رو کردن خاک براي کاشتن گياهان هر از چندگاهي چيزي هم کشف ميشود. نکتة جالب توجّه اين است که برخلاف پيشگوييهاي پيشين نوسترآداموس که در قالب رباعي بود، اين پيشگوييها به صورت هفت نقّاشي آخرالزّماني است که در آنها حوادثي مانند «رخداد 11 سپتامبر» و «حملة صليبي آمريکا به عراق» پيشگويي شدهاند. در اين باره تبليغات رسانهاي وسيعي انجام شد؛ از جمله پيشگوييهاي استخراج شده از اين نقاشيها، حوادثي است که زمان وقوع آنها را ساعت 11 و 11 دقيقة بيست و يکمين روز دوازدهمين ماه يعني 21 دسامبر سال 2012 م. گفتهاند.
چند سال قبل از اين اکتشاف عجيب گفته شده بود، در پي يک هم طرازي کهکشاني (Practical Alignment) دقيقاً در همين ساعت قرار است خورشيد در مرکز کهکشان راه شيري قرار گيرد که اين حالت هر6000 سال يک بار اتّفاق ميافتد و به دنبال آن با فعّالتر شدن خورشيد، جاي قطبهاي شمال و جنوب زمين عوض ميشود. طبيعي است به دنبال اين جابهجايي، سيستمهاي ارتباطي الکترونيکي مختل و مشکلاتي براي ساکنان زمين پديدار ميشود. اين پيشبينيها نيز در زمرة پيش بينيهاي نجومي پروژة 2012 قرار ميگيرند.
يکي ديگر از قطعات مهمّ اين پازل را تقويمي تشکيل ميدهد که گفته ميشود، حاوي پيشگوييهاي چند هزارسالة ماياهاست. آخرين روز اين تقويم 21 دسامبر 2012 م. يا همان تاريخ دو پيشگويي و پيشبيني قبلي است!
زمينهسازي هاليوودي براي پروژة 2012
هرچند موارد ياد شده از حدود سال 2004 م. رسانهاي و خبري شدهاند، امّا هاليوود براي زمينهسازي و ترويج اين پروژه از سالها قبل اقدامات و توليداتش را شروع کرده و پيش از ديگر همرزمان به ميدان آمده است. قبول ادّعاهايي از جنس پروژة 2012 نيازمند آن است که مردم به جادو و رمزگشايي متون و تصاوير باور بياورند.
اگرچه فيلمهاي هاليوودي بسياري به موضوع جادو و جادوگري و ترويج آن پرداختهاند، امّا به طور شاخص مجموعة «هري پاتر» در تمام اين آثار بسيار جلب توجّه ميکند. تاکنون شش قسمت از مجموعة هري پاتر توليد و اکران شده و هيچ بعيد نيست که توليد قسمتهاي ديگر آن نيز در دستور کار قرار گرفته باشد. اين مجموعة پرفروش که از سال 2001م. با اقتباس از يک رمان توليد شد، در واقع نسلي را پرورش ميدهد که کاملاً به جادو باور داشته باشد. اگر با اين نگاه فيلم آگاهي (Knowing) را بازنگري کنيم، نکات جالبي به دست خواهيم آورد؛ مثلاً اينكه هر چند برخي از بزرگترها هم از محتواي پيشگويي از آينده باخبر ميشوند، امّا تنها عدّهاي خاص و از نسل کودکان پاک هستند که توفيق زندگي در بهشت زميني را مييابند. براي جلوگيري از طولاني شدن مطلب از ديگر فيلمها و سريالهاي متعدّدي که به موضوع جادو و جادوگري ميپردازند، چشمپوشي ميکنيم و تنها يادآور ميشويم که تاكنون حجم آنها به قدري بوده است که بتواند يک نسل را به اين موضوع باورمند و معتقد کند.
بخش دوم اين برنامه، با رمان «رمز داوينچي» رقم ميخورد. فيلمي که در پي فروش فوقالعادّة اين رمان اکران شده است، ذهنها را به اين سمت سوق داده كه گويا هدف اصلي از توليد و نمايش اين فيلم، طرح اين موضوع است که حضرت مسيح(ع) ازدواج کرده و از خود فرزندي به يادگار گذاشته است. الآن که چند سال از اکران اوّلية فيلم ميگذرد و دوباره آن را در کنار ديگر آثار و اخبار مرور ميکنيم، متوجّه ميشويم كه ظاهراً اصليترين هدفي که در اين فيلم دنبال ميشده، موضوع باورمند کردن مخاطبان به موضوع رمزگشايي از متون و نقّاشيهاست و قرار است بينندگان پس از تماشاي آن نگاهي ديگر به اين موضوع داشته باشند. نكتة جالب اين است كه دومين اثر دون براون هرچند نامش «فرشتگان و شياطين» (Angles & Daemons) بود، امّا در ايران با عنوان «داوينچي کد 2» شهرت يافت؛ زيرا علاوه بر آنکه هر دو فيلم را يک نفر توليد کرده است، موضوع هر دو فيلم بحث رمزگشايي از نقّاشيهاي لئوناردو داوينچي است.
مشابه اين پروژه را دربارة واقعة 11سپتامبر نيز مشاهده ميكنيم. در طول چند سال فيلمها و مجموعة مستندهايي دربارة معرفي و زندگينامة نوسترآداموس ساخته و پخش شد، سپس چنين ادّعا کردند که او رخداد انفجار برجهاي دوقلو را پيشگويي کرده است و سپس با تأييد اين پيشگويي بهانهاي براي حمله به عراق و افغانستان فراهم گرديد.
مستندسازي براي2012
قبل از اينکه پيشگوييهاي مصوّر نوسترآداموس کشف شود، در سال 2000م. توليد مستندها و فيلمها دربارة 2012 شروع شد:
ـ يک مستند اسپانيايي؛
ـ فيلم بعدي (Next)؛
اين فيلم در ايران فروش زيادي داشته است. شخصي در اين فيلم به وضوح آينده را ميبيند. بازيگر نقش اوّل اين فيلم همان بازيگر نقش اوّل فيلم آگاهي است.
ـ مستند 2012 عصر پست مدرن به سوي 2012 (Post modern times toward)
اين مستند صراحتاً دربارة سال 2012م. است و از اين به بعد وارد سال 2007 م. ميشويم:
ـ مستند پايان روزگار: 2012, The End of Days
اين مستند پس از يافتن نقاشيها ساخته شده و حاکي از اوج گرفتن ماجراست.
ـ من اسطورهام (I am Legend)
موضوع اين فيلم صراحتاً دربارة 2012 نيست، امّا به مرور بحث نابودي جهان با يک ويروس کشنده در اين سال به ميان ميآيد که ويلاسميت به عنوان نقش اوّل فيلم براي نجات دادن انسانها تلاش ميکند. اين فيلم فروش فوق العادّهاي داشته است.
ـ فيلم چشم (The Eye)
مشابه اين فيلم را در تعطيلات نوروز، سالها از تلويزيون ديدهايد که چشم شخصي را عوض ميکنند و او توانايي ديدن آينده را پيدا ميکند. از اينجا وارد سال 2008 م. شدهايم.
ـ 2012, روز قيامت (2012 Dooms Day)
اين فيلم هم صراحتاً 2012 را روز سقوط و نابودي مطرح ميکند.آخرين فيلمي که در سال 2008 م. ساخته شد، فيلمي است که به طور غير مستقيم به اين موضوع ميپردازد:
ـ مسابقة مرگ Death Race
در اين فيلم نشان داده ميشود كه در شرايط بحران شديد اقتصادي، ميلياردها نفر کشته ميشوند. اين فيلم در فضاي مسابقات اتومبيلراني مطرح ميشود و فيلم بسيار پُرفروشي بوده است.
تمام اين مستندها و فيلمها تا قبل از 2009 م. و ساخته شدن فيلم 2012 م. ساخته شده و همه به نحوي به اين موضوع پرداختهاند، گويا همانند جرج اورول که نظر ويژهاي به سال 1984م. به عنوان سال پايان مدرنيسم داشت، اينان نيز واقعاً سال 2012 م. را سال تحوّلاتي عظيم باور معرفي ميكنند.
در سال 2009 م. که در دهمين ماه آن؛ يعني اکتبر، فيلم 2012 به روي پرده ميرود، شاهد مجموعه فعّاليتهاي منسجمتر و گستردهتر پروژة 2012 هستيم، به نحوي که به طور متوسط در هر ماه دو فيلم يا مستند جديد توليد شده است:
ـ مستند نوسترآداموس 2012 شبکة هيستوري (History):
اين مستند تأثيرگذار و بسيار قوي در ماه ژانويه پخش شد که تاکنون بارها براي مخاطبان تکرار شده است. در اين مستند ادّعا شد، جنگ جهاني سوم در راه است و يک طرف ماجرا بر عهدة مسلمانان است. در اين مستند پايان دنيا در سال 2012م. را ايرانيان رقم ميزنند.
ـ 2012 شمارش معکوس تا آرمگدون (2012, Count down to Armageddon):
اين مستند بسيار جالب را شبکة «ديسکاوري» در ماه فوريه پخش کرد. در اينجا مجال گفتوگو از روابط اين شبکه با صهيونيسم نيست و فرصت ديگري ميطلبد. در اين مستند به دنبال دجّال و پايان دوران ميگردند و در اين سير تحوّل، مصاديق دجّال را كشف ميکنند: ابتدا ناپلئون بناپارت را دجّال ميدانستند، سپس اذهان به سمت هيتلر معطوف شد و در پي آن ديگر گزينهها امام خميني(ره)، رهبر کرة شمالي، بن لادن و در نهايت مهمترين گزينه آقاي احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران را دجّال ميدانند. جالب اين است که سال 2012 م. آخرين ماههاي دولت آقاي احمدي نژاد و زمان برگزاري صهيونيستيترين المپيک تاريخ در «لندن» است که آرم آن، هم نشان دهندة دو واژة 2012 و Zion است.
ـ فيلم آگاهي (Knowing):
اين فيلم در ماه مارس ساخته شد که پيش از اين دربارهاش سخن گفتيم.
ـ تأثير نوستر آداموس The Nostradamous Effect
اين مستند 12 قسمتي دربارة پيشگوييها و شخصيت نوسترآداموس ساخته شده و در ماه مارس پخش شد و الآن پس از اتمام 12 قسمت در حال پخش مجدّد است.
ـ فيلم فرشتگان و شياطين (Angles & daemons)
اين فيلم همانطور که گفتيم به داوينچي کد 2 معروف، در ماه آوريل اکران شد.
ـ 21دسامبر 2012
مستندي که در ماه سپتامبر پخش شد.
ـ فيلم 2012
در ماه اکتبر دو فيلم با مضمون 2012 پخش شد. جالب است بدانيم که فيلم 2012 از معدود و انگشتشمار فيلمهايي بود که همزمان و در يک تاريخ مشخّص در تمام جهان اکران شد.
همين طور که مشاهده ميشود، فيلم 2012 جزو بسيار کوچکي از پازل پروژة 2012 که با هدف معتقد ساختن مخاطبان به جادو، پيشگويي، رمزخواني و بحرانهاي آخرالزّماني به خصوص در سال 2012 م. رقم خورده است. در اين فيلم در واقع چکيدهاي از همة آنچه گفته شده است، در قالب يک فيلم جمع و با هزينهاي بس هنگفت به خورد مخاطب جهاني داده ميشود؛ مجموعهاي از بحرانهاي آخرالزّماني طبيعي، مانند سيل، زلزله، بارانهاي هولناک و... و خلاصه، همة آنچه در طول سالها و ضمن دهها فيلم و به عنوان بحرانهاي پيش روي بشر در آخرالزّمان به بينندگان نشان داده ميشود.
از جمله نکات جالب فيلم 2012 اين است که در اين فيلم رئيسجمهور سياه پوست آمريکا کشته ميشود و او را نجات نميدهند، گويا بنا دارند در اين سال براي التهاب آفريني مضاعف، اوباما را ترور کنند و از همين الآن اذهان جهاني را براي پذيرش موضوع آماده ميسازنند؛ در اين فيلم چهرة مثبت و موجّه از سياهپوستان ارائه شده که آن را به فيلم سياهان نيز ميشناسند.
در اين فيلم همانند فيلم آگاهي تنها عدّهاي مشخّص و انتخاب شده نجات مييابند، با اين تفاوت که در اين فيلم راه نجات در سوار شدن بر يك کشتي است.
علاوه بر فيلمهاي ياد شده در طول اين مدّت چند مجموعه و فيلم انيميشن و طنز نيز دربارة 2012 ساخته شده که به آنها نميپردازيم.
بازار نشر و پروژة 2012
با نگاهي سريع و اجمالي به راحتي ميتوان عناوين کتابهايي را مشاهده کرد که از سال 2004 م.
يعني پيش از اکتشاف خارق العادّة
پيشگوييهاي مصوّر نوستر آداموس در اين باره تأليف و منتشر شدهاند. جالب است بدانيم تعداد اين کتابها بالغ بر50 مورد ميشود! که در اينجا مجال پرداختن به همة آنها نيست. مضمون اصلي حدود يک پنجم از اين کتابها دربارة يک مسلمان يا ايراني است که به طور فردي يا با حمايت دولت به نبرد هستهاي با اسرائيل يا اروپا مبادرت ميورزد و اين گونه جنگ جهاني سوم آغاز ميشود.
شايان ذكر است كه منظور ما در اين نوشتار اين نيست که پروژة مذكور در هزارة سوم و پس از سال2000 يا 2001 م. طرّاحي شده، بلکه به طور مسلّم سالها پيش از آن طرّاحي و در اين سالها کليد اجراي آن زده شده است؛ همانند پروژة نابودي برجهاي دوقلو.
در اين باره اسناد متحيّر کنندهاي وجود دارد که در ايّام جنگ جهاني دوم؛ يعني قريب به نيم قرن پيش از رخداد اين طرح، در سال 2001 م. جزئيّات آن نهايي و مصوّب شده بود.
2012 و جريان فراماسونري
همان طور که گفته شد، زمان رخداد پيشگوييها 21/12/2012 م. ساعت11:11 اعلام شده است. مشاهده ميشود که عموم اين ارقام، مرکّب از اعداد 1 و 2 است. به ياد داشته باشيم که يازده عدد مقدّس فراماسونرهاست. عدد يازده در واقعة انفجار برجهاي دوقلو نيز به طور چشمگيري قابل مشاهده و ردگيري بود. شعار اينکه دانستن، همه چيز است و تلقين اينکه شما با دانستن آينده ميتوانيد آن را به نفع خود تغيير دهيد، در واقع نوعي تحريک غرايز و حبّ نفس مخاطبان است که براي حفظ جان خود و فرار از نابودي به سمتي سوق پيدا کنند که مطلوب و در راستاي برنامههاي آنان است. نوع تصاويري که به خصوص در فيلم 2012 دربارة نابودي و متلاشي شدن زمين نشان داده ميشود، همه در راستاي تحريک احساسي بيشتر مخاطب و تقليل قواي عقلاني و تحليل منطقي اوست. اگر شما اينترنت را جستوجو کنيد، نتايج جالبي را مشاهده خواهيد کرد. گفته شده است كه، زلزلة «هاييتي» و «شيلي» و امثال آن نشانههايي از نزديک شدن به بحرانهاي 2012م. است.
نکتة بسيار مهم، همان جملهاي است که در پايان مستند نوسترآداموس 2012 گفته ميشود که، شايد تقدير عالم به نحوي رقم خورده باشد، امّا در نهايت اين بشر است که سرنوشت نهايي خود را رقم ميزند و نه هيچ کس ديگر.
در مجموعة اين آثار چند سناريو به عنوان سرآغاز پايان دوران بيان شده که به اجمال عبارتند از:
ـ بحرانهاي طبيعي: مانند سيل و زلزلههاي ويرانگر؛
ـ فقر و قحطي جهاني: ناشي از بحرانهاي اقتصادي و تحريمهاي آمريکايي؛
ـ حملة اتمي ايران به اسرائيل و حمايت اروپا و آمريکا از اسرائيل (هولوکاست هستهاي ايران)؛
ـ جنگ صليبي مسلمانان و مسيحيان که مسلمانان آغازگر آن هستند.
سياوش صلواتيان
ماهنامه موعود شماره 112
|
|
|